اثر نوروفیدبک بر آلزایمر
اثر نوروفیدبک بر آلزایمر
2020-07-28
اثر دو زبان بودن بر اختلال شناختی(CR)
اثر دو زبان بودن بر اختلال شناختی(CR)
2020-10-14

تروما و کاهش عملکرد های شناختی در بزرگسالان

فردی که ترومایی را اخیراً متحمل شده تأثیر بیشتری در جنبه های عملکرد شناختی دیده تا  فردی که تروما را در دوران کودکی متحمل شده است. با این حال ، تجربه مرگ پدر یا مادر یا طلاق والدین در دوران کودکی با افزایش افت شناختی همراه بود. بنابراین افرادی که رویدادهای آسیب زا(تروما) را تجربه کرده اند، کاهش عملکرد شناختی  بیشتری را در طول زندگی نسبت به کسانی که تجربه ای از حوادث ناگوار را نداشته اند, گزارش کرده اند. این امر به ویژه در مورد کسانی که در بزرگسالی آسیب دیده اند نسبت به کسانی که در کودکی ضربه دیده اند صدق می کند.

یک مطالعه جدید نیز نشان داد ، افرادی که در کودک و بزرگسالی دچار تروما می شوند ممکن است با افزایش سن ، کاهش عملکرد شناختی بیشتری داشته باشند.این تحقیق که در ژوئن در ژورنال Traumatic Stress منتشر شد، همچنین نشان داد که افرادی که از آسیب های اخیر در بزرگسالی رنج می برد ، تغییرات شناختی بیشتری بر برخی جنبه های عملکرد شناختی نسبت به تروما در دوران کودکی دارد.

محققان بین سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۳ حدود ۲۵۰۰ از بزرگسالان را در فاصله‌ی سنی ۲۸ تا ۸۴ سال را مورد مطالعه قرار دادند. شرکت کنندگان بخشی از مطالعه Midlife Development در ایالات متحده (MIDUS) ، یک مطالعه طولی ملی در مورد سلامتی و تندرستی در بزرگسالی بودند.به شرکت کنندگان لیستی از ۱۲ رویداد بالقوه آسیب زا داده شد و از آنها سوال شد که آیا موردی را تجربه کرده اند و چقدر تأثیر منفی بر آنها گذاشته شده است.وقایع موجود در این لیست شامل طلاق یا مرگ والدین در دوران کودکی ، سو استفاده عاطفی یا جسمی ، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر والدین ، تجربه جنگ و از دست دادن خانه در آتش سوزی ، سیل یا بلایای طبیعی بود. برای اینکه هر یک از اینها آسیب زا تلقی شود ، پاسخ دهندگان باید نشان دهند که باعث پریشانی شدید عاطفی شده اند یا نه.

کارکرد های اجرایی (EF) و حافظه پدیداری (EM)

از افراد همچنین یک سری سوال هایی که مربوط به که توانایی های شناختی آنها را در دو زمینه کارکرد های اجرایی (EF) و حافظه پدیداری (EM) بود سوال شد. EF مربوط به مهارت هایی مانند تمرکز توجه ، برنامه ریزی ، حل مسئله و EM شامل به خاطر سپردن اطلاعاتی است که اخیراً آموخته اند بود.دانشمندان نتایج حاصل از گزارش افرادی را که زندگی همراه با تروما داشته اند و افرادی که ترومایی را تجربه نکرده بودند را با نتایج آزمون های مربوط به EF  و EM مقایسه کرده اند.آن دسته از پاسخ دهندگان که گفتند که حوادث آسیب زای بیشتری را تجربه کرده اند ، هم در EF و هم در EM کاهش بیشتری را نشان دادند.لاکمن گفت این ممکن است به این دلیل باشد که آسیب روانی با استرس و افسردگی در ارتباط بوده ، که هر دو عامل اختلال در عملکرد شناختی هستند.تروما همچنین به بیماری متابولیک ، التهاب و اختلال در سیستم ایمنی بدن مربوط می شود ، به همین ترتیب به عملکرد مغز نیز آسیب می رسانند.

لینچ تأکید کرد که آسیب دیدگی به طور خودکار به این معنی نیست که فرد در زندگی پس از تروما دچار اختلال شناختی بیشتری شود. تأثیر تروما متفاوت است و برخی از افراد انعطاف پذیرتر هستند یا درمانی دریافت می کنند که می تواند اثرات آن را کاهش دهد.همچنین اثرات کاهش شناختی می تواند ظریف باشد و ممکن است مورد توجه قرار نگیرد. وی گفت: “ممکن است احساس نکنید که تاثیری در عملکرد روزمره شما دارد.”

لاکمن و لینچ همچنین به این موضوع پرداختند که آیا تجربه تروما در دوران کودکی تأثیر بیشتری در شناخت داشته است یا نه. آنها دریافتند که افرادی که در اواخر زندگی(بزرگسالی) در معرض تروما قرار دارند ، کاهش بیشتری در EF نسبت به افرادی که اولین تروما را در اوایل زندگی تجربه کرده اند, دارند. میزان افت در EM بر اساس زمان وقوع این واقعه در زندگی متفاوت نبود ، یافته ای که به گفته محققان نیاز به مطالعه بیشتر دارد.

لاکمن حدس زد که ممکن است فرصتی بیشتر برای بهبودی از آسیبهایی که سالها پیش در کودکان رخ می دهد ، بهبود یابد. وی گفت: احتمال دارد که کودکان مداخلات حمایتی بیشتری دریافت کنند یا افزایش انعطاف پذیری مغز آنها (نوروپلاستیسیتی) باعث می شود که در طولانی مدت سازگاری بیشتری کسب کنند.


منبع : “The Effects of Lifetime Trauma Exposure on Cognitive Functioning in Midlife” by Kristin S. Lynch, Margie E. Lachman. Journal of Traumatic Stress.

بیشتر بدانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *